شهاب ثاقب

اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج

شهاب ثاقب

اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درد و دل» ثبت شده است

بسم الله الرّحمن الرّحیم


قطعه‌ی گمشده‌ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم، یکی باز کم است
این همه آب که جاری است نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است




با عرض سلام و خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه شما عزیزان؛

فرا رسیدن میلاد پرچم دار ولایت و آخرین ذخیره ی نور الهی خداوند متعال بر روی زمین، دردانه ی آفرینش وکسی که خدمت به او حتی آرزوی سایر امامان بوده حضرت بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا را خدمت تمامی شیعیان آن حضرت و تمامی مردم زمین که ایشان وسیله خیر و برکت برای همه مردم است تبریک و شاد باش و تهنیت عرض می نمایم،


خب تا اینجا که نیت بنده حقیر حاصل شد و تبریکاتم رو خدمتتون عرض کردم و نخواستم دیگه چند تا پست بذارم و بد قول بشم یه موقع اگه از تنبلی نیومدم رو همین حساب در ادامه در خدمتتون هستم؛

اول از همه تشکر از دوستانی که به یاد ما بودند و دعا کردن مارو، بسیار سپاس،

دوم خدمت همین عزیزان و سایر دوستانی که متاسفانه موفق به شرکت در مراسم احیا به هر دلیلی نشدند اگر که دعای این بنده کمترین مورد قبول درگاه احدیت قرار بگیره حسابی همتونو دعا کردم خیالتون راحت باشد که به لطف خدای متعال و حضرتش اول از همه ظهور ایشان به ما بخشیده شود و برسد و حالا در فرع مشکلات هممون هم حل بشود ان شاء الله.


بگذریم از این حرفها خب در مطلب قبلی قرار شد قول بدیم و به قولمون عمل کنیم در این مورد بنده به صرف قول و وظیفه ای که بر گردنم می بینم با وجود تمام تنبلی که دارم باید یک سری مطلب رو برای شما شروع کنم که ان شاء الله این مثل قول اون دفعه نمیشه و به امید خدا همه ی دوستانی که می خوانند بتونیم با هم برای کادوی تولد آقا برای سال آینده گام برداریم...


دیگه وقتشه بچه ها... وقت عوض شدن... وقت مفید بودن... وقت رها شدن از این وضع برزخی که خیلی هامون داخلش هستیم و راهی به بیرون نمیبینیم ... وقت کنده شدن از این زندگی خسته کننده ای که اگه 1 روز برق قطع و گوشی کامپیوتر(رایانه) نباشه دیوونه میشیم چون هیچ هدفی نداریم، هیچ کاری نداریم، برنامه ای نداریم ،


زمــــــــــــــــــــــــان تـــــــــــــــــــــغــــــــــــیــــــــــــیــــــــــــره دوست عزیز!

یه تکانی به خودت بده!!!

حتی شما دوست عزیز!


در قرآن عزیز امده برای خدا ( مثنی و فرادی) قیام کنید یعنی 2تا 2تا یا تکی!!! یعنی حتی اگه کسی نبود شما نگو کسی نیست! اول بگرد اگه کسی نبود خودت بلند شو تکی!!

استاد رائفی پور صحبت جالبی داشتن این اواخر در سخنرانی هاشون که به اسم صاحب این روز اشاره داره!!!

آیه ی دیگری هست که خطاب به پیامبر میفرماید:


وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقینَ


هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می شوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها می کنند بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است ، و خداوند بهترین روزی دهندگان است.


این آیه برای شما عجیب نیست؟؟ در ادامه ی اون مطلب که به قیام برای خدا اشاره شده و میگه 2تا 2تا یا تک تک برا خدا قیام کنید قـــــــــــــــــیام میفهمی؟ قـــــــــــائـــــــم!!!!

چطور تک تک مگه میشه؟؟ نه نمیشه بخاطر اینکه برادر من، خواهر من اصلا شما تک نیستین در هیچ حالتی!!! چون اول از همه امام زمانتون (عج) قبل شما قیام کرده است و ایستاده بیشتر از هزار ساله که ایستاده ولی من و شما وقبلی ها وبعدی هامو وقتش که بشه برای لهو و لعب و هر چیز مزخرف دیگه ای ایشون رو در حالی که ایستاده به حال خودش رها میکنیم...این یکی از بطن های این آیه به ظاهر سادست و در انتها فقط بگم این آیه چند و چه سوره ای هست قدر یک سیانو باکتری فکر کنید متوجه میشید قضیه چیه!!

آیه 11 سوره جمعه- سوره کلا 11تا آیه داره نه 12 تا و اسمش جمعه است و ترکوک قائم...

دیگه خدا چجوری کد بده والا من نمیدونم منتظرید خواب نما شید یا چی؟؟؟


من تمام سعیمو میکنم سری مطالبی که اسمش رو هنوز نمیدونم چی بذارم رو لااقل اولیشو این هفته قرار بدم امیدوارم با هم به قائم بپیوندیم و ترکش نکنیم به هیچ دلیلی ...

منتظر اولین مطلب باشید... در پناه خدا موفق باشید، دوستانی که در فصل امتحان قرار دارند درس فراموش نشه نه واسه خودتون واسه ایشون واسه این که یکی با بصیرت یا اعتقاد شما شاید به یه جایی برسه یکم وضع رو تو ضمینه ی خودش عوض کنه حالا نگید من مهندسم یا فضانوردم ضمینه ی من چه ربطی به آقا و ظهور داره موقعش که رسید به این ها هم اشاره میکنم ان شاء الله...

سرتون رو درد اوردم عذر خواهم التماس دعا و ...

کوچکترین جمله برای بزرگترین آرزو ...



«« اللّهم عجّل لولیّک الفرج »»


************


شهاب ثاقب

تولد 1811 سالگی عشقمون



۱۳ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

بسم ربّ الشّهدا و الصٌدیقین


#سلام_بر175غواص_شهید

۰۹ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بسم الله الرّحمن الرّحیم


با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان گلم؛

امیدوارم حالتون خوب باشه و در حال مطالعه ی درس هاتون باشید که امتحانات نزدیکه

و نمی رسید شب امتحان تا صبح یک دورم بخونید ممنون میشم یکی هم بیاد این ها رو

به من بگه!


امروز بعد از دانشگاه غروب رفتم برای خرید روزنامه از یکی از دکه های داخل شهر این هفته ی دومه بنده ی حقیره که به قصد خرید همین روزنامه ای که عکسشو براتون

گذاشتم میرم اونجا،این روزنامه رو یکی از دوستانم( که حالا من نمیخوام پز دوستای

دانشگاه تهرانی درس خونمو بهتون بدم برای همین نمیگم بدونید!)که توی سیاست

عدالت رو رعایت میکنه و از حد خارج نمیشه بهم معرفی کرد؛ حالا هفته ی پیش سرم

شلوغ بود تنبلی کردم شماره ای که خریدم رو مطالعه نکردم گفتم برم این شماره رو هم

بگیرم با هم این هفته میخوانم،برای همین تعریف خاصی از هفته نامه نمیکنم و عذر میخوام 100بار گفتم روزنامه!

هروقت مطالعه شد شما رو هم در جریان نظرم قرار میدم اما چه معجزه ای شد منه تنبل

اومدم براتون این همه بنویسم رو دریابید!!

هفته ی گذشته یه آقای مسن تری بود توی دکه که میدونم صاحب اونجاست چند سالی

هست می بینش ولی امروز بر حسب هرچی یه جوونی با موهای ژل زده و همین فقط

موهاش ژل داشت چیز خاص دیگری نبود من خودم فکر نکنید موهامو ماشین کردم

صورتم ریش دارم قدر مرحوم بن لادن نه من هم به قیافم شاید نیاد انقد سیاسی باشم ولی کلا گفتم بدونید طرف چه شکلی بود؛

هرچند ژل ربط خاصی نداره بگذریم عـــــــــــه گیر دادید به ژل طرف والا!!

به هر حالت بارون شروع شد من گفتم سلام 9 دی میخواستم ایشونم فرمودند زیر میز

جلو پاتونه منم رفتم یک دونه بردارم که ایشون گفتند(( تو 9 دی میخونی؟؟!!))

البته جمله استفهام انکاری بود برای دوستانی که ادبیات تجدید شدند یعنی طرف میدونه

جواب سوالشو البته لحنش بماند که تمسخر بود و بعدشم به سبزه نیز آراسته شد این گل

((اصلا به گروه خونت میخوره؟!!)) من فقط لبخند زدم بقیه پولمو گرفتم،تشکر کردم

و به سمت خانه روانه شدم و این شد عامل نوشتن این پست یا هرچی اسمشو میذارید

(دوست عزیز مودب باش حالا من گفتم هرچی شما نگو!!عــه!!)

داشتم به این فکر میکردم که چقدر جالبه که خوندن یه روزنامه یا هفته نامه یا مجله به

گروه خون من نمیخوره ولی مثلا به گروه خون شما یا دوستتون میخوره!!

چرا یه عده خودشون رو پادشاه رسانه میدونند و تقسیم بندی سیاست رو به ریش یا یقه

لباس آدم میدونند؟!اینها همون هایی هستند که تا یه بدبختی رو با ته ریش می بینند میگن

هیـــــــــــس! طرف اطلاعاتیه!طرف حزب الله ایه( حالا من نمیگم حزب الله یعنی

تیم خدا؛پ ن پ مثل تو فوروارد تهاجمی شیطان باشه خوبه!!) یا هرچی که خودتون

شنیدین و دیدین که نگفتم؛

اینها همون هایی هستن که میان کشورو اینجوری تقسیم میکنن:

همه مملکت دست شما آخونداست چی میخواهید از جون ما؟!

یا جا نداره ولی اگه نگم توی دلم میمونه... اینها همون هایی هستند که پشت سر

عالم عالیقدر و عارف برجسته مرحوم آیت ا... بهجت یا حتی تازگی ها شنیدم پشت سر

رهبری هم میگن: میدونی چقدر پول تو حسابشه؟یا حسابش بود؟؟ در مورد اول که

سفیهی میگفت حساب آقا رو نتونستن حساب کنند چقدر پول توشه در مورد

آیت ا... بهجت هم میگفتند انقدر صفر تو حسابش هست که یکه معلوم نیست کجاست!!

البته عده ای کالانعام بل هم اضل هستند که یابه میبافند و نشخوار میکنند ولی چشای

باباقوریشون احتمالا اسم بانکه رو اشتباه دیده،وگرنه منم میگم آقا و آقای بهجت میلیادرن

حسابشون تهش معلوم نیست...


هه ابلح!اون حساب اعمال آخرتشونه ؛همونی که شما با کل خاندان داشته و نداشته تو

باهم جمع کنن ضرب کنن در تعداد اتم های روی کره ی زمین بذارند توی قدر مطلق

باز باید بری موتور خونه جهنم تی بکشی...هه!

داستان چیه واقعا؟؟

نمیدونم چیه که همیشه یه عده توی این مملکت فکر میکنند که همه چیز رو میدونند؟!!

چرا یه عده همش میان دهان محترمشون رو باز میکنند و خزعبلاتی که هرشب قبل

سریال های ترکیه ای ماهواره توی اخبار دیدن رو به اشتراک میذارن!!

طرف فرق دست چپشو با قاشق یکبار مصرف نمیدونه میاد به سیاست های ایران در قبال

فلسطین و سوریه ایراد میگیره، نمیدونم چرا یه عده ای هم سر این قضایا میگن سلیقه و

نظر افراد متفاوته!!!

عجب!!!

مگه می خواهیم بریم کیک یا ساندویچ بخریم که به سلیقه ربطی داشته باشه یا نه!!

رعایت اصول مسلمانی توی کشوری که اسمش  جمهوری اسلامیه سلیقه داره؟؟

کمک به مسلمان های دیگر نقاط جهان که اصل اسلامیه سلیقه داره؟؟

حمایت از مظلوم در برابر ظالم سلیقه داره؟؟

آوردن امام زمان (عج) و آمادگی برای ظهورش سلیقه داره؟؟

نمیدونم والاه!! به قول استاد رائفی پور یا ما از فضا اومدیم یا باز ما از فضا اومدیم!

من کاملا قبول دارم سیستم داخلی مشکلات فراوانی داره،خیلی ها کم کاری میکنند و

خیلی ها حرف های رهبری رو پشت گوش میندازند و خیلی مشکلات دیگه، من هم

مثل همه همینجا زندگی میکنم البته اگه فضایی بودنمو لحاظ نکنید؛

ولی ناراحتید یه عده دارند کارشون رو درست انجام میدند؟؟گاهی وقتا با خودم میگم

اگه این جنگ قبل ظهور آقا تمومی داشت که خب با وجود آمریکا و صهیونیست و دوستانشون امکان پذیر نیست؛

اونوقت این سردار سلیمانی و سردار امیری و سرداران دیگه میومدند جای سرداری نماینده مجلس یا رئییس جمهور و وزیر میشدند حتی اگه هیچی یعنی خدایی مزخرف بگم یعنی که هیچی از سیاست و اقتصاد نمیدونستند هم بخاطر غیرت و اراده و پیشتکارو حرف شنوی و

تعهد به خدا و ائمه و بخصوص آن عزیز پرده نشین غیبت و این جانشین غم دیده کل مشکلات این مملکت سر 4 سال حل میشد ولی حیف که این ستارگان بی همتا رو تقدیر الهی جای دیگری قرار داده و عده ای دنیا پرست بی غم و بی مسئولیت رو جای دیگه ای که مطمئنا

عده ی زیادی از این دوستان بی غم رو نه خدا بلکه ما انتخاب کردیم کاری که ظاهر بینان کور دل در صفین با مولایمان علی (ع)انجام دادند

و قرآن ناطق و امام زمانشان رو با مشتی کاغذ و جوهر بین دو جلد عوض کردند واز انتخاب خود راضی بودند و شد آنچه نباید میشد و جهالت را به جایی رساندند

که بعد کشف حقیقت با حماقت و سفاهتشان به مولا فرمودند تو باید توبه کنی چون به حرف ما گوش دادی وشد داستان خوارج بد ذات که شب در سجاده نماز شب به خواب میرفتند

و جای مهر بر پیشانی و رد عبادت بر کل بدن نجستشان داشتند وقرآن از گلویشان پایین تر نمیرفت؛

و چه کردند این شیاطین ظاهر بین دین در آخر با علی (ع)

کاش گوش های ما بیشتر شنوا و دلها و دیده هایمان بیشتر بینا بود تا مظلومیت و تنهایی

ولی زمان خود را ببینیم و درس بگیریم از تاریخ ولی خب همه اینطور نیستند و . . .


<<إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّلْمُؤمِنِینَ>>


<<وَ انَّ کَثیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ ایاتِنا لَغافِلوُنَ>>


شهاب ثاقب

۱۵ آذر ۹۳ ، ۲۰:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

آقای من


السّلام علیک یا صاحب الزّمان

 سلام و درود خداوند بر خاتم پیامبران حضرت محمّد مصطفی (ص) و بر جانشین بر حق ایشان حضرت امیر المومنین علی (ع) و بر سرور بزرگوارمان

حضرت فاطمه زهرا (س) و خورشید عالم تاب حق و حقیقت بر

امام غریب امام حسن (ع) و سلام بر خون خدا،سالار شهیدان و حضرت امام حسین (ع)

که با خون خود ریشه های درخت اسلام را تا آمدن منتقم خونش،

آن یگانه ی حیّ و غایب، آن وجود با برکت، آبیاری کرد؛

و درود بر دردانه های ایشان که تابیدند و عالم ظلمات را با نور الهی خود روشن کردند و هدایت گرانه پرچم اسلام را به ما رساندند تا آنکه این پرچم به دست آخرین نفر رسید و آن شما بودی مولای من،
سلام و درود تمامی مخلوقات عالم بر شما

آقای من؛

بقول استاد: ((این عید ها برای من آقا نمیشود...)) ونمیشود آقا،نمیشود!

بی تو این لحظه ها سر نمیشود، این عید ها این روزهای تقویم فقط از عمر من کم میکنند و بر غم و حسرتم می افزایند؛

غم به سر رسیدن عمر و ندیدن شما و ظهورتان!

سرور من؛
اشکهای این چشم کثیف آنقدر پست و حقیر اند که گاهی با خود میگوییم اگر به من

باشد ظهور شما تا قیامت به تاخیر می افتد!!

از کم و کاستی های خود و این نفس سرکش در مقابل عظمت بخشش شما و آن همه

مهربانی هایتان شرمسارم؛

نمیدانم با چه رویی در چشمانتان نگاه کنم،اما شما آنقدر بزرگوارید که هیچ حرف

و شکی برای من باقی نمیگذارید؛

مولا جان؛

کی میشود این عید ها را کنار حضور مبارک خودتان جشن بگیریم؟؟

از آن روز که شما بیایی هر روز این دنیا نوروز و بهاری است

برای ما که چشم در راه آمدن قدم های تو هستیم!

پس کی این فراغ پایان می یابد؟ کی به تو می رسیم و تو را به اندازه ی تمام دلتنگی دنیا در آغوش میگیریم؟؟

سرورم؛

دیگر این دلتنگی ها به جنون مبدل شده، دیگر فقط روزها میگذرد و هیچ حسی شبیه

زندگی کردن نداریم،همه چیز پوچ و توخالی شده برایمان و تنها امیدمان خبریست

که همه ی وجودمان را دگرگون کند و مارا چنان غرق در لذت و شادی کند

که دیگرتمام غم ها بروند.

دیگر خودم را نمیشناسم،دیگر نمیدانم با چه کسی همراه هستم،در این تاریکی فقط

رو به سوی جلو میرفتم تا اینکه آهسته آهسته سرعتم کم شد و اکنون جایی در میانه ی

این تاریکی نفس،تاریکی گمراهی،تاریکی دنیا باز ایستاده ام و هیچ حرکتی نمیکنم!!

راستش ما باید بیاییم و شما رابیابیم و به خانه بازگردانیم تا این غیبت،

این همه فراغ و جدایی پایان یابد ولی؛

مهدی جان!!

همه ی وجود من!!

من گمشده ام...

می شود بیایی من را پیدا کنی؟

من از این همه تاریکی میترسم

از تنهایی اشک میریزم

و با اینکه اتفاق نیوفتاده ولی میدانم

هیچ چیز به اندازه ی آغوش تو مرا آرام نمی کند؛

فکر کنم همین است که میگویم در انتظار نشسته ام

انگار فقط نشسته ام در تاریکی و منتظرم ابتدا تا شما مرا بیابی

و به خود بیاوری تا سپس من به دنبال ظهورتان باشم و به دنبال شما!

آقا جان ببین چه شده ام در این گذر ایام؟!!

تنها و گمگشته و یک جایی در تاریکی نشسته!!

باز هم با من مهربانی کن و بر سرم منت بگذار هرچند این راهش نیست...

عاشقانه دوستت دارم همه ی دنیا و آخرت من؛

مولای من؛

مهدی من؛

امام من؛

                      (( اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ))


شهلب ثاقب

1 روز مانده به عید سال 1393

مصادف با ایام شهادت یگانه بانوی دو عالم 

۲۸ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر