شهاب ثاقب

اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج

شهاب ثاقب

اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هیس! تند روها فریاد نمی زنند» ثبت شده است

بسم الله الرّحمن الرّحیم


عکس مطلب


باعرض سلام و خسته نباشید خدمت شما جناب رئیس جمهور!

شکر خدای را که به ما عمری داد تا زیر بار جنگ و بمباران و ترور های سال های قبل از انقلاب نمردیم (البته جسارتا آن موقع ها ما اصلا به دنیا نیامده بودیم) و چشمانمان به جمال پر نور دولت راستگویان روشن شد؛حقّا که این نام برازنده ی هیچ کس نیست جز شما:تدبیر و امید!

مرحبا بر این همه درایت؛
کمرمان خم شده بود،کارد به استخوان رسیده بود،چشم ها دیگر جایی را نمیدید و همه ی نور امید میرفت که خاموش شود که حضرتتان چونان سرداری رشید سر رسیدید و دست در جیب مبارک برده و چشم همه ی بد دلان و حسودان و کارشکنان را روشن کردید و خواب نمیدیدم آن کلید حل تمام مشکلات ما بود که در دست شما برق میزد! هرچه از خودتان بگویم کم گفته ام ولی نمیخواهم این سیاهه از حوصله ی جنابتان فراتر رود لذا الا ایحال به خدمات شما و نظرات خود حقیرم و اندکی پیشنهاد به دوستان در ظاهر حافظ کشور اشاره میکنم؛

شما از همان ابتدای ورودتان قول داده بودید که طی 100 روز از مشکلات اقتصادی این دیار کمر بشکنید و چه کردید که خلایق انگشت به دهان ماندند!

ما در دوران آن مرد کاپشن سفید همسفره ی موش های همسایه بودیم و از خرده نان های ایشان اگر منتی نبود نانی سق میزدیم تا زنده بمانیم ولی با کلید جادویی شما وارد دنیایی آلیس شدیم!


در این یکساله حدود 65 نفر از دوستانم جان به جان آفرین تسلیم کرده اند! همشان در اثر انفجار معده-روده یا خفگی!اصلا راحت بگویم دکتر جان در دوران شما غذا یه حال و مزه دیگری میدهد!

آدم که نمیشود خرید نکند! نانوایی ها که مجانی از صبح تا بوق تریلی نان میپزند ما نخریم فاسد میشود!بقالی ها که اجناس خود را به صورت فله ای حراج کرده اند؛

دیروز اصغر آقا بقال سر کوچه میگفت: حلالتون نمیکنم من جنسامو مجانی میدم برید جای دیگه جنس بخرید!بابا من جا ندارم جنس جدید داره میاد شما نبرید کی ببره!؟

یا قصابی که دیگر شب ها کاغذ می اندازند با این مضمون:

با سلام؛مشترک گرامی سهمیه گوشت شما در سردخانه به 250کیلوگرم رسیده است جان مادرتان تشریف بیاورید تحویل بگیرید،یا لااقل ساعت اعلام کنید خودمان چشمانمان کور میاوریم درب منزل آنهم رایگان!

البته ما که خودمان جا نداریم با این 26 تا یخچال دیگر دلمان نمی آید یخچال دیگری بخریم!

البته این ها را اچ آن تیوم خرید از فروشگاه دادند ولی خب جا نداریم دیگر! برق را هم که نگو با احداث این همه نیروگاه و عدم صادرات برق من تنهایی قدر نیویورک سیتی مصرف دارم باز آخر ماه پول برق مِی آید <<بستانکار 10000000000تومان>> ای بابا خب من این پولو نمیخوام؛بگیرید برای مردم بنگلادش نیروگاه بسازید به اسم من!

قیمت های الان کجا قیمت های عصر کاپشن سفید کجا!ها؟

شنیده ام آن مغازه ی معروف نزدیک خانه جناب کاپشن سفید که قیمت گوجه و سیب زمینی در آن کم بود الان تبدیل به سری فروشگاه های اپل استور & برادران غرباقلو شده است!

بگذریم...

آخ آخ آخ چه کردید با سبد کالا! سیخ داغ میدانید چیست؟؟

همین سبد که رفت توی چشم تمام رسانه های غربی! من خودم چند تا از غلامان هندی ام را فرستادم دنبال سبد ها که به مدت 2ماه هر روز ماهواره هر کانالی میزدیم داشتند این بی جنبه ها

را نشان میدادند!حالا هی عده ای چشم سفید میگفتند میدانی این بی آبرویی باعث شد چند نفر زیر دست و پا له شوند اما اینها نمیدانستند که من میدانم علت چه بود!

به نقل از غلام هندیم که میگفت: آقا مردم برای دست تکان دادن در تلویزیون و ابراز خوشحالی و تشکر از جناب روحانی در پوست خود گنجایش نداشتند خب کسی هم که در خودش نگنجه جانش در میره دیگه بعد میان میگند تقصیره شماست! از مهربونیتونه این همه کشته مرده دارید دیگه!

بگذریم...

اما از همان روز اول شما که آمدید گوش به حرف هیچکس ندادید و نگاهتان به بیرون بود! والا! اگه درون میشد کاری کرد ما خودمون یه کای میکردیم!دست دوستی که 30 سال در آستین ما بود بالاخره به سمت ابر قدرت جهان دولت همیشه مقتدر و پایدار ایالات متحده آمریکا دراز شد!

اولش بد قلقی میکردند خب حق داشتند بنده های خدا ما این همه سال اونها رو تحریم کرده بودیم

کلی توی کشورشون بمب گذاری و ترور انجام داده بودیم،جاسوسی شونم میکردیم هی هم میخواستیم بهشون حمله کنم،همین آخریا به کانادا و کوبا و مکزیک و جزایر هاوایی هم لشکر کشیدیم!1 میلیون سفید پوست کشتیم تازه نقشه براندازی حکومتشون هم داشتیم! نه پس میخواستن همون اول بگن آشتی آشتی بیا بغلم با هم قرش بدیم!

اما شما با آن کلام نافذتان باعث دلگرمی مردم آمریکا و دولت بی گناه و مظلومشان شدید و یکم دلشان با ما صاف شد! و این سیاست شما باز هم خاری در چشم این افراطی های بی شناسنامه آها راستی گفتم شناسنامه یادم اومد تشکر کنم بابت پاسپورتم!

تا 2سال پیش میخواستیم بریم قبرس ما رو حمّال هم حساب نمیکردند اما الانه چی بگم؟؟

من هر دفعه میرم سفر مثلا همین هفته رفته بودم وقتی رسیدم فرودگاه تل آویو موقع چک کردن پاسپورتم ماموره تا دید پاسپورت ایرانیه دولت شما رو دارم افتاد به زمین هی کتونی هامو بوس میکرد میگفت ...حالا هرچی میگفت عبری بود مترجم من هم اشک تو چشاش دار حلقه زده بود ترجمه نمیکرد گفتم هوی حمال چی میگه این حمال؟

گفت میگه بذارید خاک کف کفشتون رو توتیا کنم بمالم به چشمم،به پاسپورتم،ببرم یکم بدم به دخترم عروس شه بختش باز شه و خلاصه چه و چه...

این همه عزت زمان کی بود شما یا کاپشن؟

خاله خرس ها میگفتند چرا با آمریکا صلح؟ و شما چه فرزانه جواب دادید!!!!

صلح حدیبیه!!!

تازه خوبه اون با یهودیا بود ما با این آمریکایی های مسیحی صلح کردیم که!

کی میشه روزی که شما بالاخره اجازه بدید اسرائیل هم لااقل یه نماینده توی سازمان ملل داشته باشه و با وتو این کشورو به رسمیت بشناسه ایران عزیز!

اون موقع است که واقعا میشه صلح حدیبیه! به امید اون روز!

بگذریم...

چه انتخاب های نافذی دارید شما در وزرای پیشنهادی!!!

از هرکدام قدر صد مثنوی تعریف کم است؛نمونه اش همین جناب جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که همش مورد انتقاد این سیاه نمایان کور دل بیسواد سرهنگ موآب بود، ایشان در دوره 1 سال و اندی خود کاری کردند که من و دوستان به خواب روز هم نمیدیدم چه برسه شب!

جهش فرهنگی که در زمان ایشان حاصل شد چنان زیاد و فراتر از تصورات بود که من خواب نما شدم

مرحوم کریم به خوابم آمد! کریم خان زند را میگویم،دیدم وردی خواند و اجی مجی کرد و یکباره نادر شاه افشار و شاه عباس و کوروش و داریوش و یه چند نفر دیگه بودند حضور ذهن ندارم الان که سیاهه میکنم فقط ادیسون و گتونبرگ و مرحوم هوگو یا به قول خودش ویکی صدام کن هم بودند که الان که فکر میکنم یادم اومد آها مثل اینکه مراسم اهدای جایزه ادب و هنر بود که هر 1000سال یکبار اونطرف برگذار میشه این بنده های خدا از کل دنیا یه جای برزخ جمع میشند امسال مجری اصلی کریم خان زند بود فکر کنم جایزه رو هم خانوم مادام کوری و پدر ژپتو خوندند جناب آقای جنتی وزیر اسلامی فرهنگ ارشادی و چقدر نام نیکویی دادند به وزارت خونه دیگه از خواب بیدار شدم ندیدم جایزه فضاحت ادبی رو کی برد البته چند نفر فرستادم سراغ اصغر جن گیر میگند این بابا کانال های اون ور رو فول اچ دی بلوری میزنه میده یکی بیاره بذاره زیر بالشتت شنیدم از رفقای جناب مشاعی تشریف دارند،خلاصه این هم شد حکایت جناب عالیقدر جنتی؛

بگذریم...

از ظریف که نگویم! چه بگویم؟ که با ظرافت تمام، چون سوزنی رفت در چشم مخالفان این دولت مقتدر،چه نیکو گفتید که تا پای مذاکره با این آمریکای بیچاره وسط می آید عده ای میلرزند!

امیدوارم در جهنم این عده آدم شوند تا لایق بازگشت دوباره به بهشت ایران باشند اما چه کرد این مرد با این همه کمر دردش که نتیجه ی سنگینی همین بار امانت بود که بر دوش میکشید و چه خوش گفت در دانشگاه که فکر کردید آمریکا از موشک ما آمریکایی که با یک بمب خود تمام سیستم دفاعی مذاکرات را از کار ببخشید سیستم دفاعی کشور را از کار می اندازد از موشک ما میترسد یا از ملت ما البته بی شناسنامه ها نفهمیدند منظورش این بود که دل آمریکایی ها نشکند و سیستم حمله و موشکی آنها را هم آدم حساب کرده باشد این جماعت که مثل من و شما صلح حدیبیه نمیفهمند دکتر جان که شما آب در هاونشان میکوبی؛والا!

حالا یه فلش فوروارد به رزمایش حضرت رسول الله بزنیم که شما فرمودین اقتدار یک مملکت به برد موشک هایش نیست حالا کار ندارم به چیست ولی من یه پیشنهادی از این دو تا حرف متوجه شدم با این ذهن کوچکم گفتم بگویم شاید به دل بنشیند و آن هم این که وقتی اقتدار ما به این موشکها نیست و از طرفی کل سیستم دفاعی کشور که میشه قرارگاه های پدافندی که صاحب همین موشکهان با یه بمب از کار میوفتن بهتر نیست این موشک ها و سیستم دفاعی رو کلا بفروشیم به یه جایی همین جوری یهویی؟!! پولشو صرف امور مقتدرانه در جهت درست کنیم یا بدیم به همین فلسطینی ها خونه بسازند؟! ما که داریم با اسرائیل صلح میکنیم به امید خدا و سفارتشون هم به زودی  و کوری چشم دوستان میاد بغل دفتر ریاست جمهوری زیر بال و پر گسترده این مرد یگانه و برادری دلسوز حسین آقا فریدون پس چه کاریه موشک جمع میکنیم تازه خطرم داره یه وقت میترکن تازه خدا رحم کرد سال 88 که عده ای از دوستاتون دکتر میگفتن رای ما تو راه گم شده و دنبالش بودن نیومدن دنبال رای هاشون توی سیلوهای موشکها بگردند اون موقع هم وضع مالی بد بود میبردند این ها رو جای سیگارت سوتی چهارشنبه سوری و شب عید میفروختن بعد این خارجی ها میومدن میگفتن شما اتمی شما اتمی جیز جیز 5+1 ما بازی نمیکنیم ایران قویه جر میزنه!

البته این خاطرات سرد هم به همت و تدبیر شما به گرمای جهنم رفت و واقعا چه کاریه لکه هارو هی نشون بدیم خورشید درسته خودش زیاد زیرش باشی سرطان میگیری و لک میشی ولی لکه های لباسو پاک میکنه والا ما که پولداریم از وقتی شما اومدین لباس نمیشوریم که بدونیم پاک میکنه یا نه قبلشم که گدا بودیم اصلا گونی تنمون میکردیم تا این سن رسیدیم در جریان نیستیم ولی وقتی شما میفرمایید حتما یه چیزی میدونید ما هم کاملا قبولتون داریم!

بگذریم...

و اما جناب فرجی دانا که از دانایان نیک روزگار بود و چون حکیمی فرزانه رفت به سراغ تمام مدیرانی که اتوبوسی آمده بودند به وزارت علوم و خودش شخصا فرمان همه این اتوبوس ها را پیچاند و راهی ته دره کرد که متاسفانه سر سال بیمه ایشان تمام شد (تمام کردند) و ایشان دیگه راننده تاکسی یا پیک موتوری چپ میکنه ولی گل کاشت و چه آزادی به وجود آورد و واقعا خوب شد که خیالمان را راحت کردید که هر وزیری بیاید ادامه دهنده راه این بزرگوار است که باز هم دره و اتوبوس

بگذریم...

جناب زنگنه هم آخرین تیر ترکش تعریف هاست که ما را رو سفید کردند! عجب انسان با تقوا و دور از ریایی هستند ایشان،ما میدانیم که موی سفید ایشان از حرص و نگرانی این بچه های بیکار استخدامی وزارت نفت است و بخصوص قیمت این روز های نفت ایران و آن پرونده کرسنت اما نگران نباش جناب زنگنه آنقدر پول در حساب ما هست که برای رسیدن به صفر انتهایی اش باید دربست بگیریم شما چرا غصه یک قرون 6000000میلیاردو میخوری آخه من و شما داریم اصلا جیب این دولت و ما داریم؟ من خودم شرکت چی بود اسمش حالا هرچی اونو میخرم که شما انقدر حرص نخورید برای آبرو ودوقرون پول بی اهمیت این مملکت؛

امان از دلت ای مرغ طوفان!

بگذریم...

در این انتها چند نکته یادم اومد که خالی از لطف نیست یکی این که آخر چرا این ملت مثل شما بخشنده نیستند،آخر درست است با آبروی مهدی جان حاج آقا بازی شود؟ این مرد در این سن تحمل این بی آبرویی ها را دارد؟ چرا به این پسر فرزانه و رشید و مجاهد راه اسلام و معاند با کفار و نماز شب خوان و دوست دار ولایت و اسلامیت این جمهوری بهتان میزنید؟؟ از خدا نمیترسید یک کم از معجزاتش بترسید؟؟ ندیدید که بعد از قضایایه 88 تا قصد به دستگیری اش گرفتید به غیبتی صغری رفت و بعد از رجعتش نیز تا به زندان انداختیدش به وسیله فرشتگان الهی و امداد غیبی آزاد شد،آخر چه کسی باور میکند این عالم دین و عارف وارسته خداجو 10هزار تومان پول در جیبش باشد چه رسد به وثیقه 10 میلیاردی!! زهی خیال باطل!ایشان با اصرار مردم رفسنجان عهده دار نگهداری از باغ های پسته شد و یا چون تجار کشور به ایشان اعتماد داشتند ویلا و خانه و ماشین و بادیگارد و دانشگاه و شاتل و هواپیما و اف-14 و هلیکوپتر و روزانامه و پفک نمکی و سمینار و کتاب و غیره و غیره خویش را نزد ایشان امانت گذاشته اند!!

آیا هرجایی که شما در آنجا دیده شوید مال شماست؟؟ خیر صد در صد نه پس تمام کنید این بلبشو را و این همه آبروی این پسر شب زنده دار عابد سالک را و لااقل آبروی ریش سفید پدرش را حفظ کنید باشد تا از اصحاب بهشت ایران باشید،

و در نهایت این حکایت رهبر عزیز را هیچکس جز شما متوجه نشد البته من که وضعم مثل همه ی ایرانی ها توپ است و حرفی درش نیست اما اقتصاد مقاومتی که تقویت زیرساخت و روساخت اقتصاد داخلی و قطع ید خارجی ها از خرد و کلان نیست بلکه باید انقدر وضع معیشت سخت شود تا مردم با مقاومت کردن در برابر زامبی شدن و به جان هم افتادن برای 2 کیلو گوشت مقاوم شوند این هست اقتصاد مقاومتی که آموزش هایش را همین بنده خدا آمریکا هم با سریال و فیلم هایش داده ببین آنها معنی اقتصاد مقاومتی و زامبی را میدانند هنوز عده ای در داخل سنگ بر چاه زیر ساخت بدون نفت می اندازند!

البته با این وضعی که دولت در این 1 سالو اندی ایجاد کرد که ما شریک تجاری اپل و سام سونگ شدیم و حالا ویلای کره ماه مان در حال احداث هست دیگر کسی مشکل مالی ندارد خوشحالم که شما هم کلا این اقتصاد مقاومتی را ول کرده اید چون هرکه باید زامبی میشد شد و هرکه باید خورده میشد شد پس بگذریم بهتر است...

باز هم ببخشید که سرتان را درد آوردم و کلام مفصل شد آخر چقد شما خوبید!!

و چه نیک گقت آرمان های ما به این سانتریفیوژ ها وصل نیست که...

بله وصل نیست چون اگر باشد باید هر ثانیه چند هزار بار دور خودش بچرخد البته از داخل ولی در کل آرمان های ما همه امیدوار به تدبیر کلید توست!

که چه میکنه این شاه کلید

(من که میخوام برم فردا یه اژدها با بال کلید تــــتــــو کنم اونم بنفــــــــــــــــــش...)

هیس

سخنی چند با یک دوست ...                                          


بسم الله الرّحمن الرّحیم

یکی به نعل یکی به میخ ...


طی ماه های گذشته کشورمان روند خاصی را نسبت به مذاکرات و روابطش با 1+5 و

بخصوص آمریکا پیش رو گرفت،این روند و سیاست های جدید دولت تدبیر و امید در

حرف برای کاهش فشار اقتصادی و راحتی اقشار جامعه از لحاظ دیگر بود که فعلا در

انتظار به وهله ی عمل رسیدن آن هستیم؛

بگذریم سخن کوتاه کنیم برویم سر اصل مطلب و کلامی چند شاید نابخردانه یا

عجولانه با برادر عزیز جناب محمد جواد ظریف (وزیر امور خارجه)؛

من اکثرا پیگیر مذاکرات شما با سایر ملل و افراد بوده و هستم و تا حد زیادی

بر اعتقادات و به قول بعضیا افراط های شخصی خود و سایر دوستانم لگام

زده ام و منتظر نشسته ام تا عاقبت تلاش های بی وقفه ی شما و سایر دوستانتان

را مشاهده کنم، هرچند وقت یکبار خبری از شما منتشر میشود که موجب ایجاد تنش

و بروز حرف و حدیث هایی در مورد شما و همچنین به دلیل پست شما موجب کدورت

و ایجاد افکار منفی نسبت به دولت تدبیر و امید میشود.

 

چندی پیش شما در پیام تبریک سال نو عبری به نانسی پلوسی دختر رییس سابق مجلس نمایندگان آمریکا در صفحه توییتر خود فرمودید:((ایران هیچ وقت هلوکاست را انکار نکرده؛ آن فردی

که تصور میکرد (یا میشود) هلوکاست را انکار کرده رفته است))

(که البته به دلیل ترجمه متن و برداشت های مختلف از نوع بیان کلمات من برداشت

 را به خود دوستان واگذار میکنم).


نوع و بیان سایر احساسات شخصی و یا سیاسی شما بماند اما چیزی که

این حقیر را وادار به نوشتن کرد این بود که دیروز شما در مصاحبه با برنامه بامدادی شبکه 1 و 2 آلمان بار دیگر مطالبی را بیان کردید که

من به شخصه دیگر حاضر نیستم آن را به پای سخنان

گوهر بار شما بگذارم و با لبخندی ملیح از آن بگذرم؛

من قسمت مورد نظر را به نقل از خبر گذاری ها قرار میدهم :

((شمیزه در معرفی ظریف گفت که وی یکی از مخالفان سیاست‌های خارجی محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور پیشین ایران به شمار می‌‌آید و در دوران وی در تعیین سیاست خارجی ایران نقشی نداشته است.

خبرنگار تلویزیون آلمان ضمن اشاره به مواضع ضداسرائیلی احمدی‌نژاد و موضع او پیرامون "انکار هولوکاست" گفت که وزیر امور خارجه ایران مخالف انکار هولوکاست است و این موضوع را بارها تکرار کرده، "اما آیا ظریف حاضر است که گامی فراتر نهد و در آلمان اعلام کند که دولت اسرائیل را هم به‌رسمیت می‌شناسد؟

ظریف از پاسخ مستقیم به این پرسش طفره رفت و تکرار کرد که کشتار جمعی یهودیان را نمی‌توان انکار کرد و هیچ‌کس نیز قادر به انکار آن نیست. وی افزود که باید از تکرار چنین جنایتی جلوگیری کرد

وزیر امور خارجه ایران سپس به طرح این پرسش پرداخت که "اما نقش فلسطینیان در این فاجعه چه بوده است؟" وی به نقض دائمی حقوق فلسطینیان اشاره کرد و گفت موضع ایران همواره دفاع از حقوق فلسطینیان بوده است.

ظریف به جای پاسخ مستقیم به پرسش خبرنگار، به اشغال مناطق فلسطینی و موانع موجود بر سر راه بازگشت آوارگان فلسطینی اشاره کرد. شمیزه بار دیگر از ظریف پرسید"صرف نظر از اینکه شما در باره دولت اسرائیل چه فکر می‌کنید، آیا اسرائیل را به عنوان یک دولت به رسمیت می‌شناسید؟"

ظریف گفت: این موضوع باید از سوی فلسطینیان حل شود. ما از این منطقه دور هستیم.

وی افزود این وظیفه ما نیست که اسرائیل را به رسمیت بشناسیم یا نه، بلکه این موضوع باید از سوی فلسطینیان مورد پذیرش قرار گیرد.

به گفته ظریف باید پیشنهادهایی روی میز قرار گیرند که مورد قبول فلسطینیان باشند. وی افزود هما‌نطور که جنایت علیه یهودیان و هولوکاست را محکوم می‌کنیم، هر گونه جنایت علیه فلسطینیان نیز باید محکوم شود. هولوکاست نباید بهانه‌ای برای نقض حقوق فلسطینیان باشد.

محل انجام مصاحبه در استودیو شبکه دو آلمان در برلین فاصله بسیار کمی با بنای یادبود قربانیان هولوکاست در این شهر دارد.))

من در حال حاضر با این سیاست شما و دولت و نظرتان نسبت به هولوکاست

کاری ندارم و آن مطلبی دیگر است که بعدا به آن می پردازیم...

شاید شما قصد دارید با تفره روی و دوری ازاعلام موضع خود

نسبت به رژیم اشغالگر قدس به قول معروف مته به خشخاش بگذارید و شاید میترسید روابط حسنه ما با آمریکا به هم بخورد؛

یا شاید هم به شما انگ احمدی نژادیسم بزنند که این چنین رفتار می کنید و

اسم آن را سیاست می گذارید. مولایمان حضرت علی (ع) فرموده اند اگر به این حقه زنی ها و سیاست بازی ها باشد علی سیاس ترین مرد عرب است.

واقعا ما از منطقه دوریم؟؟ واقعا دعوای ما فقط بر سر فلسطین است؟؟

پس رهبر این کشور برای خودش گفته:

(هرکس در جهان با اسرائیل مشکل و دشمنی دارد روی کمک ما حساب کند)؟؟

آیا اگر روزی مردم فلسطین تن به صلح با اسرائیل دهند ما هم سر در لاک خود

می کنیم؟؟؟

شاید همه و بخصوص شما فراموش کرده ایم چه کسانی قصد جان امام زمانه (عج) ما را دارند و دشمن آشکار و نهان ظهور آن یگانه اند!!

و چه کسانی میلیارد ها دلار هزینه ی کشت و کشتار انسان ها و

مسلمانان بیگناه در سرتاسر دنیا می کنند و چه کسانی بدترین دشمنان مایند،

در قرآن چه کسانی را خدا بدترین دشمنان مسلمانان خوانده و

ما را از آنان با قسم بر حذر داشته است...!!!

دوست عزیز شاید من کاسه ای داغتر از آش باشم یا دهانم بوی شیر بدهد اما شعورو غیرتم میرسد امام زمانم (عج) را با هیچ چیز عوض نکنم نه با سیاست بازی ها نه با دشمنانش و نه با یکی به نعل و یکی به میخ زدن ها

و نه با خدا و خرما خواستن ها...

ختم کلام جناب ظریف گرامی؛ اگر فیس بوک و توییتر و غیره اجازه داد سری هم به قرآن سر تاقچه بزنید... و بدانید؛

نه برادر، راه شمر و یزید از حسین (ع) و عباس (ع) جداست؛ با اینکار ها نه نانی  به این ملت می رسد و

نه این ملت این نان ها را اگر هم برسد میخورد...

                                                                   و من الله توفیق

                                                  شهاب ثاقب

۱۷ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۳۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر